سلااااااااااااااااام
این آپ به افتخار یه نفره که امروز بعد از شش ماه کامنتاشو دیدم
وااای حس خیلی نوستالژیکی بودددددددددد
یاااااااااادش بخیر
خوبم .... مشغولم ........ به درس به کار به زندگی
ولی اینجارو دوست دارماااا .. خیلیم دوست دارم...
زود میام اگه بازم بیاین.....
فعلا
هنوز نفس میکشیم
درگیر درس و ... و ... اینا هستیم
ولی همه چی آرومه ....
ممنون از به یاد ما بودن
( اجازه نظردهی به کاربران همچنان فعال!!! )
درود و سلام
اومدم که فروردین رو از دست ندم
ماه تولده دیگه دوسشم داریم....
به زودی برمیگردم ...
ولنتاین در اردبیل
خدیجه : رحیم آقا تو بیلمیری امروز چه روزیه ؟
رحیم : والا فچ میکنم روز جهانی مبارزه با محیط زیست ! ها ؟ -
خدیجه : یوخ بابا ! امروز ولرم تایمه ! رحیم : ها ؟! ولرم تایم نمنه ؟! -
خدیجه : بابا تو مجله نوشته بود روز عشگه ! روز ایحساساته ! روز من و شوماست ! -
رحیم : شوما کیه ؟! ها ؟! بچه بپر برو اون چاگو رو از آشپزخونه بیار
پس نتیجه میگیریم که بهونه ی این پست ولنتاین بوده.........
امسال یه ولنتاین ویژه ی ۵ نفره داشتیم بهتر از هر سال :دی
خاطره شد...
پ.ن : آخ آخ پی نوشت رو نبردیم کلی شاکیه خدا رحم کنه .... :ندی
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای کیسه ایست هول هولکی و دم دستی.این دوستی ها برای رفع تکلیف خوبند، اما خستگی ات را رفع نمی کنند.این چای خوردنها دل آدم را باز نمی کند خاطره نمی شود، فقط از سر اجبار می خوریشان که چای خورده باشی به بعدش هم فکر نمی کنی.
دوستی با بعضی آدمها مثل
خوردن چای خارجی است.پر از رنگ و بو .این دوستها جان می دهد برای مهمان
بازی برای جوکهای خنده دار تعریف کردن برای فرستادن اس ام اس صد تا یک
غاز.برای خاطره های دم دستی. اولش هم حس خوبی به تو می دهند. این چای زود
دم خارجی را می ریزی در فنجان بزرگ. می نشینی با شکلات فندقی می خوری و
فکر می کنی خوشبحال ترین آدم روی زمینی.فقط نمی دانی چرا باقی چای که
مانده در فنجان بعد از یکی دوساعت می شود رنگ قیر یک مایع سیاه و بد بو که
چنان به دیواره فنجان رنگ می دهد که انگار در آن مرکب چین ریخته بودی نه
چای .
دوستی با بعضی آدمها مثل نوشیدن چای سر گل لاهیجان
است.آداب دارد . باید نرم دم بکشد.باید انتظارش را بکشی.باید برای عطر و
رنگش منتظر بمانی باید صبر کنی.آرام باشی و مقدماتش را فراهم کنی باید آن
را بریزی در یک استکان کوچک کمر باریک.خوب نگاهش کنی.عطر ملایمش را احساس
کنی و آهسته جرعه جرعه بنوشی اش و زندگی کنی.
درود وسلام
هنوزم دستم به نوشتن نمیره ولی خوب برای اینکه بعد پشیمون نشم یه آپ کوچولو می کنم...
دوره گذار یعنی چی؟ هنوز نیومده شروع شد ؟ :) حالا خداییش هر آدمی یه دوره گذار تو زندگیش داره
دانشگاهمون داره تموم میشه و شاید این یه دوره گذار به حساب بیاد
یه وقتی همین دانشگاه قبله آمال بود و گاهی موجب ملال ، حالا که داره تموم میشه بذار بشه بی خیال..!!
( هنوزم به امتحان میگم آزمون ، پایبندم به پاس داشتن زبان پارسی ) آزمون هامون شروع شده
گوش شیطون های زمینی و آسمانی کر آخرین آزمون دوره کارشناسیمه ، به طرز شگفت آوری رو تصمیمم
واسه کارشناسی ارشد مصمم هستم، به هر نحو شده میگیرم اونم فقط حقوق خصوصی .....
میریم رو شاخه ی بعدی : دلم واسه همه دوستهام تنگ میشه از ریحان و شکوه گرفته تا بچه های دانشگاه...
وصیتنامه نیستا از اون جهت که فکر کنم کمتر میتونم اینجا بیام و حرف دلم رو بنویسم گفتم وگرنه منظور خاصی نداشتم
حالا چرا ناراحت میشین.... ای باباااااا :) جوونیه و سرخوشی...
شاخه سوم : دیشب کلی موقع خواب فکر میکردم چی بنویسما کلی موضوع تو ذهنم بود ولی پرید ....
شاخه چهارم : برمیگردیم به شاخه اول و دوره گذار ، منظورم اینه که باید به دور و برم جدی تر نگاه کنم..
مجبورم.. آدم یه وقتایی دوست نداره زندگیش و راهش به یه جاهایی کشیده بشه ولی دوستان و
بزرگترهایی که باهاشون هم صحبت میشم و اونا رو به موفق بودن در زندگی قبول دارم همه یه دوره تلاش و
برون گرایی رو تجربه کردن و حالا به یه جایی رسیدن فکر میکنم زمان استارت رسیده و باید نگاهم رو عملی
تغییر بدم قدم اول رو برداشتم دوستی پیدا کردم که آرامشم رو تامین می کنه و حالا باید قدم های بعدی رو بردارم
........
فکر کنم کافیه برم کفشم رو واکس بزنم واسه قدم های بعدی آماده باشه :)
شاخه پنجم : تا حالا به هرس درخت انگور دقت کردین؟ آدم دلش میسوزه وقتی اینهمه شاخه سبز رو میچینه ولی
وقتی فصل چیدن میوه ها به درخت و انگورهاش نگاه میکنی میبینی چقدر اون حذف کردن زیبایی مقطعی ، مفید بوده...
پ. ن : این پی نوشت خودش رو تو این آپ قاطی نمیکرد لال از دنیا میرفت !!! .....
درو د وسلام
عنوان نوشته رو دارید که؟!! مناجات حقوقیه !!
من آموخته ام...
... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست
... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی
... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت
... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم
... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد،
همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم
... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او
، و قلبی است برای فهمیدن وی
... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند
... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد
... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان
... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم
که همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها وقتی رخ می دهند
که در حال بالا رفتن از کوه هستیم..
ثروتمند کسی نیست که بیشترین ها را دارد ، بلکه کسی است که به کمترین ها نیاز دارد.
... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد
که فقط چند ثانیه طول می کشد تا زخم های عمیقی در قلب کسانی که دوستشا ن داریم ، ایجاد کنیم اما سال ها
طول می کشد تا آن زخم ها را التیام بخشم.
که اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال کنم
پ.ن : خدا رو شکر این دفعه یه اتفاق مثبت دلیل دیر اومدنمه....
درود و سلام
دانشگاه هم داره شروع میشه و ترم آخر و به به بوی خداحافظی میاد
جز درس واینا آدم یه دور واقعیت جامعه رو اونطور که هست تو این 4 سال تجربه میکنه
حالا یه سری مثل ما نخبه اند،7 ترمه تموم میکنند اون دیگه جای خودش : دی ...
بدانیم که ...
* زندگی مثل یک دستمال لوله ای است ، هر چه به آخرش می رسیم سریع تر حرکت میکند.
* تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی میکند.
* چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد.
* این عشق است که زخم ها را شفا می دهد نه زمان.
* فرصت ها هیچ گاه از بین نمی روند ، بلکه شخص دیگری ، فرصت از دست رفته ما را تصاحب خواهد کرد.
* لبخند ارزان ترین راهی است که می شود با آن ، نگاه را وسعت داد.
* همه می خواهند روی قله کوه ، زندگی کنند اما تمام شادی ها و پیشرفت ها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
* راه رفتن کنار پدر در یک شب زمستانی در کودکی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزرگسالی است.
نوشته زیر 2 حالت داره : یاپسره خیلی کلید بوده یا کلیده خیلی پسر بوده ...
گفتم تو شیرین منی گفتی تو فرهادی مگر!
گفتم خرابت می شوم گفتی تو آبادی مگر!
گفتم ندادی دل به من گفتی تو جان دادی مگر!
گفتم ز کویت می روم گفتی تو آزادی مگر!
گفتم فراموشم مکن گفتی تو در یادی مگر!
گفتم خموشم سالها گفتی تو فریادی مگر!....
پ.ن : یه بنده خدا به این پسره بالا، ترانه مادری رو نشون بده :دی
پ.ن2 : این پی نوشت واسه رفع قضا بلا بود و ارزش دیگری ندارد...
ای بنده من .....
آنگاه که تو به نماز می ایستی آن چنان به سخنانت گوش می دهم
که گویی همین یک بنده را دارم
و تو ! ...
آن چنان از من غافلی که گویی چندین خدا داری.
درود و سلام
نوشته امروز محصول مشترکه !!
راستی واسه محصول مشترک چگونه پارسی را پاس بداریم؟!
فرآورده همکارانه چطوره؟ ....
اصل مطلب اینکه نوشته امروز رنگ و بوی دیگه ای داره چون با همکاری یکی از بهترین دوستام نوشته میشه و واسه خودم دوست داشتنیه .....
زیبایانه :
چه خوش بی _مهربانی هر دو سر بی که یک سر مهربانی درد سر بی (بابا طاهر)
همتانه و پندانه :
تو و طوبا و ما و قامت یار فکر هر کس به قدر همت اوست (حافظ)
مرغ با پر میپرد تا اشیان پر مردم همت است ای مردمان (منثوی)
عاشقانه :
درد و خون دل بباید عشق را قصه ای مشکل بباید عشق را ساقیا خون جگر در جام کن گر نداری درد از ما وام کن عشق را دردی بباید پرده سوز گاه جان را پرده در گه پرده دوز ذره ای عشق از همه افاق به ذره ای درد از همه عشاق به عشق مغز کاینات امد مدام لیک نبود عشق بی دردی تمام قدسیان را عشق هست و درد نیست درد را جز ادمی در خورد نیست (منطق الطیر )
جملات قصارانه:
*ممکن است کسی که دائم سوال میکند ابله به نظر برسد ولی کسی که هرگز سوال نمیکند در تمام عمر ابله باقی می ماند ( لوئی پاولز)
*هر وقت در زندگی به یک در که یک قفل بزرگ روی آن بود رسیدی نترس و نا امید نشو چون اگر قرار بود در باز نشود به جای آن یک دیوار میگذاشتند
* اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی که پارس میکند سنگ پرتاب کنی ، هرگز به مقصد نمی رسی.(لارنس استرن)
* نباید برای زندگی کردن بخوری و نباید برای خوردن زندگی کنی ( سقراط)
*ما به وسیله 4 چیز با مردم در تماس هستیم و ارزش موقعیت ما از روی این 4 چیز معلوم می شود:
آنچه انجام میدهیم ،
آنچه جلوه می کنیم
آنچه می گوییم
و آنطور که میگوییم.( دیل کارنگی)
تفکرانه :
عارف طلب از یافتن یافت نه یافتن از طلب چنانچه مطیع طاعت از اخلاص یافت نه اخلاص از یافت. الهی چون یافت تو بیش از طلب است که بیقراری بر او غالب است طالب در طلب و مطلوب حاصل بیش از طلب اینت کاریست بس عجب و عجب تر ان است که یافت نقد شد و طلب بر نخاست حق دیده ور شد وپرده ی عزت به جاست (کشف الاسرار )
(( خوراک چند روز تفکرمون و تفکرتون در اومد!!! ))
بلایانه :
عاشقان را غذا بلا باشد عاشقی بی بلا کجا باشد
پیش عاشقان درد و غم حلوا بود لیک ان بر ناکس بلوا بود
فیلسوفانه :
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد انچه در بالاستی میر فندرسکی
و در اخر ارق ملیااااااانه :
جمله دنیا تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل (نظامی)
پ.ن : میگم تو بخش بلایانه قضا بلا درست تر نمی نمایاند؟ شاید نویسنده نزدیک افطار بوده می نوشته، دیگه اثر میذاره دیگه نمیشه که نذاره!!!
پ.ن 2: اگه بخوام رفاقتم رو نشون بدم سر سفره افطار .... بهترین جاست که به فکر دوستام باشم...
پ.ن3: پی نوشت اگه از 3 تا بیشتر شد بدونید نویسنده دم افطار نبوده که مینوشته!!!
پ.ن4: جناب پی نوشت هم از دوستمون واسه نوشته های زیباش سپاسگذاری میکنند ... پ.ن5: هادی ساعی پهلوون دوست داشتنیمون بعد از آپ پست قبلیم طلا گرفت ولی نمیدونم چرا دلم نیومد تو نوشته ام دست ببرم اینجا ویرایش می شود....
درود و سلام پیش از هر چیز از خدا می خوام .........
خوب خواستم آمین یا رب العالمین... یه خورده سکرته حالا بعداً می گم :دی ...
تست هوش
از جواب دادن به این سوالات لذت ببرید و پاسخهایتان را با جوابهای داده شده مقایسه کنید
1. یک فروند هواپیما در مرز آمریکا و کانادا سقوط می کند . بازماندگان از سقوط را در کجا دفن می کنند؟
کانادا آمریکا هیچ کدام
2.یک خروس در بام یک خانه که شیب 2 طرفه دارد تخم می گذارد
این تخم از کدام طرف می افتد ؟
شمال جنوب هیچ کدام
3.خانمی عاشق رنگ قرمز است و تمام وسایلس به رنگ قرمز می باشد .
او در یک آپارتمان یک طبقه که قرمز رنگ است زندگی میکند. صندلی و میز او
قرمز رنگ است.تمام دیوارها و سقف آپارتمان قرمز رنگ هستند .کفپوش
آپارتمان و فرشها نیز قرمز رنگ هستند .تلویزیون هم قرمز رنگ هستند .
سریع پاسخ دهید که پله های آپارتمان چه رنگی هستند؟
قرمز آبی هیچ کدام
4.اگر چهار تخم مرغ ، آرد ، وانیل ، شکر ، نمک و بیکینگ پودر را با همدیگر مخلوط کنید آیا کیک خواهید داشت؟
آری خیر هیچ کدام
5.آیا می توانید از منزلتان بالاتر پرش کنید ؟
آری خیر هیچ کدام
6.اگر تمام رنگها را با هم مخلوط کنید ، آیا رنگین کمان خواهیم داشت ؟
آری خیر هیچ کدام
7.گرگی به بالای کوه می رود تا غرش شبانه اش را آغاز کند .چه مدت طول می کشد تا به بالای کوه برسد؟
دو شب پنج شب هیچ کدام
8.اگر به طور اتفاقی وارد کودکستان دوران کودکیتان شوید ، آیا قادر به خواندن نوشتن و انجام جدول ضرب خواهید بود ؟
آری خیر هیچ کدام
9.آیا امکان دارد یک نفر سریعتر از رودخانه می سی سی پی شنا کند ؟
آری خیر هیچ کدام
10.یک شتر مرغ تصمیم می گیرد که به وطنش بازگردد.چه موقع برای پرواز او به جنوب مناسب است ؟
بهار پاییز هیچ کدام
آیا امکان دارد که یک اختراع قدیمی قادر باشد که پشت دیوار را به ما نشان دهد؟
آری خیر هیچ کدام
12اگر بخواهید یک نامه به معشوقتان بنویسید ترجیح می دهید با شکم پر یا با شکم خالی بنویسید ؟
پر خالی هیچ کدام
پاسخ سوالات
1.هیچ کدام .اجساد تمام بازماندگان متلاشی شده است و جسدی برای دفن کردن باقی نمانده است!
2هیچ کدام.خروس که تخم نمی گذارد!
3.هیچ کدام .آپارتمان یک طبقه که راه پله ندارد!
4.خیر ، شما قبل از اینکه کیک داشته باشید باید آنرا بپزید !
5.آری .بپرید و ببینید که خانه شما چقدر می پرد!
6. خیر .رنگ خاکستری خواهید داشت.
7 هیچ کدام .گرگ قبلاً بالای کوه است.
8. آری ، شما فقط از کودکستان دیدن می کنید و با همین شرایطی که الان دارید فقط وارد کودکستان شد ه اید!
9. آری ، چونکه رودخانه ها که قادر به شنا کردن نیستند!
10. هیچ کدام .شتر مرغ که قادر به پرواز نیست.
11.آری .پنجره یک اختراع قدیمی است که بوسیله آن می توان پشت دیوار را مشاهده نمود!
12هیچ کدام .بهتر است که یک نامه عاشقانه را با قلم و کاغذ بنویسید و با شکم نمی توان نامه نوشت
پ.ن : شاید یه سری از گزینه ها یه کمی یخ بودن ولی در کل واسم جالب بود جواباش:دی
پ.ن1 : اگه دوستان استادایی تخص تر ، مغرورتر و خشک تر از استادای ما در رشته
حقوق سراغ دارند ، من حاضرم شخصاً برم دست استادشون رو ببوسم