...

درود و سلام
دانشگاه هم داره شروع میشه و ترم آخر و به به بوی خداحافظی میاد
جز درس واینا آدم یه دور واقعیت جامعه رو اونطور که هست تو این 4 سال تجربه میکنه
حالا یه سری مثل ما نخبه اند،7 ترمه تموم میکنند اون دیگه جای خودش : دی ...


بدانیم که ...
*  زندگی مثل یک دستمال لوله ای است ، هر چه به آخرش می رسیم سریع تر حرکت میکند.
*  تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی میکند.
*  چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد.
*  این عشق است که زخم ها را شفا می دهد نه زمان.
*  فرصت ها هیچ گاه از بین نمی روند ، بلکه شخص دیگری ، فرصت از دست رفته ما را تصاحب  خواهد کرد.
*  لبخند ارزان ترین راهی است که می شود با آن ، نگاه را وسعت داد.
*  همه می خواهند روی قله کوه ، زندگی کنند اما تمام شادی ها و پیشرفت ها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
*  راه رفتن کنار پدر در یک شب زمستانی در کودکی ، شگفت انگیز ترین چیز در بزرگسالی است.

نوشته زیر 2 حالت داره : یاپسره خیلی کلید بوده یا کلیده خیلی پسر بوده ...
 گفتم تو شیرین منی        گفتی تو فرهادی مگر!
گفتم خرابت می شوم       گفتی تو آبادی مگر!
گفتم ندادی دل به من        گفتی تو جان دادی مگر!
گفتم ز کویت می روم      گفتی تو آزادی مگر!
گفتم فراموشم مکن           گفتی تو در یادی مگر!
گفتم خموشم سالها           گفتی تو فریادی مگر!....


پ.ن : یه بنده خدا به این پسره بالا، ترانه مادری رو نشون بده :دی
پ.ن2 : این پی نوشت واسه رفع قضا بلا بود و ارزش دیگری ندارد..
.