قند پارسی


آزمون ها هم تمام شد می ریم که آزاد باشیم هر چند کوتاه!!
مردیم از غم و غصه :
به جای این که ابر را بر آسمان خانه ات نشانه دل تنگی بدانی و آفتاب را آسودگی و شادی ، بهتر است ابر را از آسمان قلب خود کنار بزنی و آفتاب مهر را جایگزینش کنی.آنگاه خواهی دید که حتی با وجود سیاه ترین ابرها ، آسمان خدا را آبی و شفاف و دلنشین می یابی.


می گن هر چیزی رو هر جا نمی گن ولی بعضی چیزها رو نمی شه نگفت من خیلی به زبان شیرین پارسی علاقمندم  تا جایی که وقتی می بینم بعضی ها تو یه جمله ی ۵ کلمه ای شون ۶ تا واژه ی عربی و ... استفاده می کنند خیلی ناراحت می شم درسته که بعضی واژه ها برگردان پارسی ندارند ولی دست کم می تونیم تا جایی که می شه واژگان زیبای پارسی رو توگپ های ساده ی  خودمونی یا حتی نوشته های وبلاگامون بگنجونیم و این رو هم می دونیم که گاهی وقت ها سنگینی خاصی به واژه ها می ده ولی درعوض ما داریم یک ادای دینی به کشورمون و عرق ملی مون می کنیم
مثلاً می شه  آزمون رو به جای امتحان کار برد یا واژه به جای کلمه یا برگردان به جای معادل ودیدگاه  به جای نظرات   آگاهی به جای اطلاع و ...  نمی گم همه  مثل استاد میر جلال الدین کزازی باشیم ولی دست کم این می تونه ما رو به ایشون نزدیک تر کنه و ایشون رو دلگرمتر که تنها نیستند
می دونید که امسال به عنوان چهره ی  ماندگار شناخته شدند .

حالا بعضی ها پا رو فراتر از استاد گذاشته و افتادند به جون واژه های تخصصی رایانه مثلاْ انتشارات ... عنایت فرمودند به جای واژه های روزمره ی خومون تو رایانه از واژه های عجیب و  غریبی استفاده کردند مثل تختانه ی ناظم! به جای کنترل پنل و خادم!! به جای سرور و  امریه!!! به جای اسکریپت... که البته بیشتر عربی اند تا فارسی !!
تا دیدگاه شما چی باشه؟