خودم...

درود و سلام
دارم نفس گیرترین آزمون های زندگیم رو تجربه می کنم(ترم اوله دیگه)
به قول بچه ها تا باشه از این نفس گیریها!
حتی وقت سرزدن به وبلاگ دوستان رو هم خیلی کم پیدا می کنم وپست هام رو هم که... در هر صورت شرمنده ایم
جالبه که این پست آخری رو تو محل کار همین عباس آقای رستمی آپ کردم اون هم در حین آموزش پایه ای رایانه به
  ایشون!!!
اگه خدا بخواد بانوشته های جورواجور برمی گردم یه فکر هایی هم برای وبلاگ گروهی دارم البته  بعد آزمونها
مثل اینکه شیوه ی نگارش حاج آقا زایری تو همشهری تو نوشته های ما هم اثر گذاشته (تا باشه از این اثرها)

یا حق